ناخواسته به دنیا آمدن گریستن ....... دیوانه وار عشق ورزیدن........و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمی پذیرد ،مردن
مراد عشق کشف راز می کرد / که مجنون چون به لیلی ناز می کرد
به خاک پای لیلا غبطه می خورد / بدین سان تا افق پرواز می کرد
به گردن صد ها بوسه میزد / به مرگش زندگی پایان می کرد
دو لب می بست و از چشمان معشوق / به چشمش بوسه ها احراز می کرد
به عزم عشق کامش را چو می بست / به عود عشق سوزش ساز می کرد
در دل را به سوی غیر می بست / در باغ محبت باز می کرد
به یکدیگر عشق بورزید اما از عشق زنجیر نسازید
جام های دیگر را پر کنید ، اما از یک جام ننوشید
بخندید ، برقصید ، شاد باشید
اما در میان با هم بودنتان ، مجالی دهید
تا هر کدامتان تنها باشید
هر کسی چیزایی را که شما می گویید می شنوند
ولی دوستان به حرف های شما گوش میدهند
اما بهترین دوستان حرف هایی رو که شما هرگز نمی زنید را میشنوند
میان بیگانگی و یگانگی هزار خانه است
آنکس که غریب نیست شاید که یک دوست نباشد
نظرات شما عزیزان:
masoud 
ساعت23:33---29 بهمن 1389
نوشته شده در پنج شنبه 7 / 11 / 1389برچسب:
,
ساعت
21:40 توسط mahsa
| |
تبادل
لینک هوشمند